جشنواره فیلم فجر/ فیلم «بی بدن»؛ تلنگری برای خانوادهها!
به گزارش پایگاه خبری ونیزان؛ «بی بدن» اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده در امتداد مضمون گسترش یافته سینمای اجتماعی با موضوعاتی نظیر متلاشی شدن خانواده ها، آسیب های اجتماعی حوزه جوانان، لزوم توجه خانواده ها به روابط فرزندان و… ساخته شده؛ این فیلم در ورای روایت یک ماجرای واقعی که احتمالا و بر اساس گمانه زنی های برخی رسانه ها برگرفته از پرونده ای است که سال ها مفتوح بود قصد دارد تا برای مخاطبان خود آگاهی بخش باشد.
پرداخت صحیح دانشی در مقام فیلمنامه نویس فضا، شخصیت ها و موضوع فیلم را برای مخاطب باورپذیر کرده و این فیلمنامه نویس تمام تلاش خود را به کار بسته تا نشانه های دراماتیک بدون غلو و اغراق در فیلم شکل بگیرد و لحن فیلم به دو یا چندگانگی نرسد. ضمن اینکه برخلاف برخی تصورات به وجود آمده و اظهارنظرهای متفاوت، این فیلم به هیچ عنوان «ضد قصاص» محسوب نمی شود و بالعکس با تلاش نویسنده و کارگردان، مخاطب با خانواده مقتول همذات پنداری کرده و خواهان اجرای عدالت و قصاص قاتل می شود.
جنس روایت «بی بدن» درست شبیه به «علفزار» است؛ ما شاهد همان شیوه جذاب برای آغاز فیلم همان کشش برای تماشای فیلم و همان سوژه های خاصی هستیم که جزو مهمترین پرونده های قضایی بوده اند و سال ها به دلیل عدم دسترسی سینماگران به این پرونده ها خاک می خوردند و حالا بر حسب اتفاق فیلمساز و فیلمنامه نویسی مانند دانشی پیدا شده که این سوژه ها را با پرداخت دراماتیک پر التهاب تر از نسخه اصلی کند.
«بی بدن» از دو منظر دیگر قابل تأمل است؛ اول اینکه به دلیل سوژه ملتهب و انتخاب بازیگران محبوب می تواند در گیشه موفق باشد و با استقبال خوب مخاطبان در زمان اکران روبرو شود و کمی گیشه سینماها را از دست فیلم های نازلی که به اسم کمدی روی پرده می روند نجات دهد و از سوی دیگر می تواند این هشدار را به خانواده ها بدهد که باید نظارت بیشتری بر روابط فرزندان خود داشته باشند، آن ها را به حال خود رها نکنند و تمام تلاش خود را به کار بگیرند تا سبک زندگی و فرهنگ منحط غربی را از فضای مقدس خانواده دور کرده و در توسعه فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی تلاش ویژه ای داشته باشند.
این فیلم به خانواده ها تأکید می کند باید به فرزندان شان نزدیک باشند تا بعدها حسرت بی توجهی خود به شیوه زندگی جگرگوشه های شان را نخورند.
همچنین بدیهی است وقتی یکی از پیچیده ترین پرونده های جنایی ایران دستمایه تولید یک اثر سینمایی قرار می گیرد باید انتظار داشت با فیلمی ملتهب و متفاوت روبرو شویم به ویژه آنکه کاظم دانشی که تجربه ساخت «علفزار» را در کارنامه اش دارد و سربلند از ساخت آن اثر بیرون آمده به عنوان فیلمنامه نویس «بی بدن» را همراهی کند.
اما «بی بدن» در ساختار اندکی دچار مشکل است و احساس می شود نیازمند تدوین مجدد است تا کمی از ریتم کند فیلم کاسته شود با این حال نمی توان این نکته را نادیده گرفت که شروع فیلم و به ویژه نمایش صحنه اعدام، آنقدر نفس گیر از آب درآمده و جذاب و پر التهاب است که مخاطب را حدود ۲ ساعت میخکوب پرده نقره ای سینما می کند.
این درام دادگاهی با طرح معماهای متعدد و متنوعش تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.
دانشی اطلاعات را به صورت قطره چکانی به مخاطب می دهد و همین مسأله التهاب مخاطب را می افزاید؛ دانشی تلاش می کند به دور از شعار زدگی و کلیشه پردازی و یا قضاوت و طرف یک عده را گرفتن تنها روایت خود را از این ماجرا داشته باشد.
دانشی همچنین نگاهی کرده به برخی افرادی که با رانت، پول و زور تلاش می کنند حق را ناحق کنند و خوشبختانه در این درام پر التهاب شکست می خورند.
دانشی تلاش کرده مقابل هم قرار گرفتن خانواده قاتل و مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیتهای مختلف از جمله دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده و سایر داستانکهایی که بر سر راه قصه اصلی قرار میگیرد، روایت متفاوتی از یک داستان کلیشهای به مخاطب ارائه کند اما دانشی در بخش هایی هم موفق عمل نکرده مانند آنکه تا انتهای فیلم مشخص نمیشود زنی که از ترمینال با مادر ارغوان تماس میگیرد از کجا آمد و چگونه شمارۀ تلفن او را پیدا کرده بود و…
در واقع برخی گره های ریز در فیلمنامه هرگز گشوده نمی شوند و این اتفاق در نهایت باعث ایجاد برخی پرسش ها در ذهن مخاطب می شود.
نوید پورفرج، الناز شاکردوست و گلاره عباسی در این اثر خوش درخشیده اند و بازی قابل قبولی از خود ارائه کرده اند که به باورپذیری فضای فیلم کمک کرده است. پورفرج که با بازی در فیلم های «مغزهای کوچک زنگ زده» و «زالاوا» استعداد خود را بروز داده بود در «بی بدن» به پختگی کاملی رسیده که می توان آن را به عنوان نقطه عطفی در کارنامه این بازیگر دانست.
گلاره عباسی نیز که طی سال های اخیر انتخاب های شایسته ای در سینما داشته در این فیلم خوش درخشیده و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا در نقش مادری دردمند که فرزند خود را در آستانه اعدام می بیند بازی زیرپوستی و شایسته ای از خود به یادگار بگذارد.
اما سایر بازیگران فیلم نتوانسته اند آنچنان که باید از پس نقش خود برآیند؛ از جمله این بازیگران میتوان به پژمان جمشیدی و سروش صحت اشاره کرد که هر دو به شکلی متفاوت پدران دردمندی هستند که یکی فرزند خود را از دست داده و دیگری در آستانه از دست دادن فرزندش است اما هیچ یک از این دو بازیگر نه بازی زیرپوستی از خود نشان داده اند و نه احتمالا تلاشی داشتند که خود را در موقعیت این کاراکترها قرار دهند تا اندکی وضعیت احساسی آن ها را درک کنند.
در نهایت باید گفت «بی بدن» فیلمی برای خانواده ها است؛ این فیلم می تواند به مثابه تلنگری برای همه جامعه باشد تا خود و عزیزان شان را از خطر برهانند.
نویسنده: سید رضا منتظری
برچسب ها :الناز شاکر دوست ، جشنواره فیلم فجر ، فیلم بی بدن
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0