کد خبر : 31003
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۴۸ - ۳:۳۰

تابناک

واکاوی استراتژی سیاست خارجی رهبرانقلاب

واکاوی استراتژی سیاست خارجی رهبرانقلاب

به گزارش سرویس سیاسی تابناک، در دنیای پرآشوب سیاست بین‌الملل، گاهی گفت‌و‌گو‌های پشت پرده از مذاکرات رو در رو قدرتمندترند. مذاکره غیرمستقیم، روشی که در آن کشور‌ها به‌جای نشستن بر یک میز، از واسطه‌هایی مانند دیپلمات‌های بی‌طرف، کشور‌های ثالث، یا حتی سازمان‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند، به ابزاری کلیدی در دیپلماسی مدرن تبدیل شده است. اما چرا جمهوری

چرا ایران فقط مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را می پذیرد؟/واکاوی استراتژی سیاست خارجی رهبرانقلاب

به گزارش سرویس سیاسی تابناک، در دنیای پرآشوب سیاست بین‌الملل، گاهی گفت‌و‌گو‌های پشت پرده از مذاکرات رو در رو قدرتمندترند. مذاکره غیرمستقیم، روشی که در آن کشور‌ها به‌جای نشستن بر یک میز، از واسطه‌هایی مانند دیپلمات‌های بی‌طرف، کشور‌های ثالث، یا حتی سازمان‌های بین‌المللی استفاده می‌کنند، به ابزاری کلیدی در دیپلماسی مدرن تبدیل شده است. اما چرا جمهوری اسلامی ایران، بر این روش اصرار دارد؟ آیا ایران تنها کشور دنیاست که این روش را در پیش گرفته است؟

برخلاف مذاکره مستقیم که نیازمند اعتماد نسبی و روابط دیپلماتیک است، مذاکره غیرمستقیم به کشور‌ها اجازه می‌دهد حتی در اوج خصومت، باب گفت‌و‌گو را باز نگه دارند.

ایران، به‌ویژه در مذاکرات با ایالات متحده، سال‌هاست که گفت‌وگوی غیرمستقیم را ترجیح می‌دهد. از مذاکرات محرمانه در عمان برای توافق هسته‌ای برجام تا گفت‌و‌گو‌های وین در سال ۲۰۲۱، این روش به بخشی از استراتژی دیپلماتیک تهران تبدیل شده است. اما این اصرار ریشه در چیست؟ آیا صرفاً یک تاکتیک سیاسی است یا نشانه‌ای از محاسبات عمیق‌تر استراتژیک؟ در عین حال، وقتی به تاریخ دیپلماسی جهانی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ایران تنها نیست. از بحران موشکی کوبا در ۱۹۶۲ تا مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین در دهه ۱۹۹۰، کشور‌های بسیاری در لحظات حساس به مذاکره غیرمستقیم پناه برده‌اند.

بخش اول: مذاکره غیرمستقیم چیست و چرا اهمیت دارد؟

مذاکره غیرمستقیم زمانی رخ می‌دهد که دو طرف، به‌جای گفت‌وگوی مستقیم، از واسطه‌ای برای انتقال پیام‌ها، پیشنهاد‌ها و پاسخ‌ها استفاده می‌کنند. این واسطه می‌تواند یک کشور بی‌طرف (مانند عمان در مذاکرات ایران و آمریکا)، یک سازمان بین‌المللی (مثل سازمان ملل در بحران کوبا)، یا حتی یک فرد دیپلمات (مانند نقش کیسینجر در مذاکرات محرمانه آمریکا و چین در دهه ۱۹۷۰) باشد. برخلاف مذاکره مستقیم که نیازمند اعتماد نسبی و روابط دیپلماتیک است، مذاکره غیرمستقیم به کشور‌ها اجازه می‌دهد حتی در اوج خصومت، باب گفت‌و‌گو را باز نگه دارند.

چرا این روش جذاب است؟ اول، مذاکره غیرمستقیم ریسک‌های سیاسی را کاهش می‌دهد. وقتی دو کشور به‌طور علنی مذاکره می‌کنند، هر حرکت آنها زیر ذره‌بین افکار عمومی و رسانه‌هاست. اما در مذاکره غیرمستقیم، گفت‌و‌گو‌ها محرمانه‌تر است و طرفین می‌توانند بدون ترس از قضاوت، گزینه‌ها را بررسی کنند. دوم، این روش به حفظ وجهه سیاسی کمک می‌کند. برای کشوری مثل ایران، مذاکره مستقیم با آمریکا ممکن است به‌عنوان تسلیم یا عقب‌نشینی تلقی شود، اما واسطه‌گری عمان یا قطر این حساسیت را کمرنگ می‌کند.

به بیان دیگر مذاکره غیرمستقیم از اتهام سازش جلوگیری می‌کند.مذاکره غیرمستقیم مزایای بسیاری دارد. این روش تنش‌ها را کاهش می‌دهد، زیرا طرفین مجبور نیستند مستقیماً با یکدیگر رو‌به‌رو شوند. همچنین، به حفظ محرمانگی کمک می‌کند و از فشار‌های رسانه‌ای می‌کاهد. برای مثال، در مذاکرات اسلو، محرمانه بودن گفت‌و‌گو‌ها به طرفین اجازه داد تا بدون ترس از واکنش‌های عمومی، گزینه‌ها را بررسی کنند.

در مذاکرات اسلو، محرمانه بودن گفت‌و‌گو‌ها به طرفین اجازه داد تا بدون ترس از واکنش‌های عمومی، گزینه‌ها را بررسی کنند.

بااین‌حال، مذاکره غیرمستقیم بی‌نقص نیست. پیام‌ها ممکن است در فرآیند انتقال تحریف شوند، واسطه‌ها گاهی منافع خود را دنبال می‌کنند، و روند مذاکره می‌تواند به‌طرز طاقت‌فرسایی کند باشد. برای مثال، در مذاکرات وین برای احیای برجام، ماه‌ها طول کشید تا ایران و آمریکا از طریق نمایندگان اروپایی به توافقات اولیه برسند، و حتی آن زمان هم نتیجه قطعی حاصل نشد.

یک نمونه جالب از نقش واسطه‌ها، مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان در سال ۲۰۱۳ است. در آن زمان، عمان به‌عنوان کشوری بی‌طرف با روابط خوب با هر دو طرف، پیام‌ها را منتقل کرد و زمینه را برای مذاکرات رسمی برجام فراهم نمود. این نشان می‌دهد که انتخاب واسطه درست چقدر می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد.

چرا ایران بر مذاکره غیرمستقیم اصرار دارد؟

ایران کشوری است که تاریخ روابط خارجی‌اش با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده است. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با حمایت آمریکا و بریتانیا دولت مصدق را سرنگون کرد تا بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸، و از تحریم‌های فلج‌کننده پس از انقلاب تا خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام در سال ۱۳۹۷، این تاریخچه پر از بدبینی و بی‌اعتمادی است. اما چرا ایران، حتی در لحظاتی که دیپلماسی می‌تواند راهگشا باشد، از مذاکره مستقیم با آمریکا پرهیز می‌کند؟ پاسخ را باید در پنج محور اصلی جست‌و‌جو کرد: عدم اعتماد، ملاحظات داخلی، وجهه منطقه‌ای، استراتژی دیپلماتیک، و جلوگیری از برد تبلیغاتی آمریکا.

عدم اعتماد به آمریکا

ایران معتقد است که آمریکا سابقه‌ای طولانی در نقض تعهدات خود دارد. خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، علی‌رغم پایبندی ایران به توافق (طبق گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی)، ضربه بزرگی به اعتماد تهران بود. تحریم‌های جدید پس از این خروج، که به «فشار حداکثری» معروف شد، اقتصاد ایران را تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار داد. از نظر ایران، مذاکره مستقیم با چنین بازیگری ریسک بالایی دارد، زیرا ممکن است به توافقاتی منجر شود که بار دیگر نقض شوند. مذاکره غیرمستقیم، با حضور واسطه‌هایی مانند اتحادیه اروپا یا قطر، به ایران اجازه می‌دهد تا پیام‌های خود را با دقت منتقل کند و از سوءاستفاده طرف مقابل جلوگیری نماید.

مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند به ابزاری برای مخالفان سیاسی تبدیل شود. گروه‌های تندرو ممکن است مذاکره مستقیم را نشانه ضعف یا سازش با «دشمن» قلمداد کنند، که این امر می‌تواند فشار‌های داخلی را افزایش دهد.

ملاحظات داخلی
سیاست داخلی ایران نیز نقش مهمی در این اصرار ایفا می‌کند. در کشوری که وحدت سیاسی گاهی شکننده است، مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند به ابزاری برای مخالفان سیاسی تبدیل شود. گروه‌های تندرو ممکن است مذاکره مستقیم را نشانه ضعف یا سازش با «دشمن» قلمداد کنند، که این امر می‌تواند فشار‌های داخلی را افزایش دهد. مذاکره غیرمستقیم این امکان را می‌دهد که دولت ایران بدون به خطر انداختن مشروعیت خود، دیپلماسی را پیش ببرد. برای مثال، در جریان مذاکرات وین در سال ۲۰۲۱، ایران تأکید داشت که نمایندگانش با آمریکا مستقیماً گفت‌و‌گو نکنند، و این پیام به افکار عمومی داخلی منتقل شد تا از انتقادات کاسته شود.

وجهه منطقه‌ای

ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای، روابط نزدیکی با گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، و دولت سوریه دارد. مذاکره مستقیم با آمریکا ممکن است این متحدان را نگران کند و جایگاه ایران را به‌عنوان رهبر «محور مقاومت» تضعیف نماید. واسطه‌گری کشور‌هایی مثل عمان یا عراق این امکان را فراهم می‌کند که ایران بدون به خطر انداختن روابط منطقه‌ای، گفت‌و‌گو‌های دیپلماتیک را ادامه دهد. برای نمونه، در مذاکرات غیرمستقیم سال ۲۰۲۰ برای کاهش تنش‌ها در عراق، ایران از طریق بغداد پیام‌هایی به آمریکا ارسال کرد بدون اینکه مستقیماً وارد گفت‌و‌گو شود.

استراتژی دیپلماتیک

مذاکره غیرمستقیم به ایران اجازه می‌دهد تا زمان را به نفع خود مدیریت کند. در برابر فشار‌های اقتصادی و سیاسی، ایران از این روش برای چانه‌زنی بهتر و کسب امتیازات بیشتر استفاده می‌کند. این استراتژی در مذاکرات برجام کاملاً مشهود بود، جایی که ایران ماه‌ها از طریق واسطه‌ها با آمریکا گفت‌و‌گو کرد تا شرایط بهتری به دست آورد. این تاکتیک همچنین به ایران کمک می‌کند تا از فشار‌های فوری غرب بکاهد و در عین حال گزینه‌های خود را باز نگه دارد.

جلوگیری از برد تبلیغاتی آمریکا

مذاکره مستقیم می‌تواند به آمریکا این فرصت را بدهد که خود را پیروز دیپلماتیک نشان دهد، چه در افکار عمومی جهانی و چه در داخل ایران. ایران با اصرار بر مذاکره غیرمستقیم، این ابزار تبلیغاتی را از واشنگتن می‌گیرد. برای مثال، در مذاکرات وین، ایران تأکید داشت که گفت‌و‌گو‌ها از طریق اتحادیه اروپا انجام شود تا آمریکا نتواند ادعا کند که تهران را به میز مذاکره کشانده است.

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های مذاکره غیرمستقیم ایران، گفت‌و‌گو‌های محرمانه در عمان در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ بود. در آن زمان، نمایندگان ایران و آمریکا با میانجی‌گری سلطان عمان پیام‌هایی رد و بدل کردند که به مذاکرات رسمی برجام منجر شد. همچنین در سال ۲۰۲۱، مذاکرات وین برای احیای برجام از طریق واسطه‌گری اروپا انجام شد، جایی که ایران و آمریکا در اتاق‌های جداگانه بودند و نمایندگان اروپایی پیام‌ها را منتقل می‌کردند. این موارد نشان می‌دهد که ایران نه‌تنها به این روش اعتماد دارد، بلکه آن را به‌عنوان بخشی از هویت دیپلماتیک خود پذیرفته است.

 مذاکره غیرمستقیم در جهان: درس‌هایی از تاریخ

جهان دیپلماسی پر است از نمونه‌هایی که کشور‌ها به مذاکره غیرمستقیم روی آورده‌اند. این روش، به‌ویژه در لحظات بحرانی، راهی برای حفظ گفت‌و‌گو در میان خصومت‌ها بوده است:

بحران موشکی کوبا (۱۹۶۲)

در اکتبر ۱۹۶۲، جهان در آستانه جنگ هسته‌ای قرار داشت. وقتی آمریکا کشف کرد که شوروی موشک‌های بالستیک را در کوبا مستقر کرده است، تنش‌ها به اوج رسید. کندی و خروشچف، رهبران دو ابرقدرت، نمی‌توانستند مستقیماً مذاکره کنند، زیرا هر دو تحت فشار افکار عمومی و متحدان خود بودند.

در اکتبر ۱۹۶۲، جهان در آستانه جنگ هسته‌ای قرار داشت. وقتی آمریکا کشف کرد که شوروی موشک‌های بالستیک را در کوبا مستقر کرده است، تنش‌ها به اوج رسید. کندی و خروشچف، رهبران دو ابرقدرت، نمی‌توانستند مستقیماً مذاکره کنند، زیرا هر دو تحت فشار افکار عمومی و متحدان خود بودند.

 در عوض، پیام‌ها از طریق سازمان ملل و واسطه‌هایی مانند رابرت کندی (برادر رئیس‌جمهور آمریکا) و یک دیپلمات شوروی رد و بدل شد. نتیجه؟ توافقی که موشک‌های شوروی را از کوبا خارج کرد و در مقابل، آمریکا متعهد شد موشک‌های خود را از ترکیه بردارد. این نمونه نشان می‌دهد که مذاکره غیرمستقیم می‌تواند حتی در بحرانی‌ترین لحظات کارآمد باشد.

جنگ ویتنام (دهه ۱۹۷۰)
جنگ ویتنام یکی از طولانی‌ترین و خونین‌ترین درگیری‌های قرن بیستم بود. در دهه ۱۹۷۰، آمریکا و ویتنام شمالی برای پایان دادن به جنگ وارد مذاکرات شدند، اما خصومت‌ها گفت‌وگوی مستقیم را دشوار کرده بود. فرانسه به‌عنوان میزبان مذاکرات پاریس نقش واسطه را ایفا کرد و پیام‌ها را بین دو طرف منتقل نمود. این مذاکرات غیرمستقیم سرانجام به توافق صلح پاریس در ۱۹۷۳ منجر شد، هرچند اجرای آن با چالش‌هایی همراه بود. درس این تجربه برای ایران این است که صبر در مذاکرات غیرمستقیم گاهی به نتیجه می‌رسد، اما موفقیت به صداقت طرفین بستگی دارد.

کره شمالی و آمریکا (دهه ۱۹۹۰ تاکنون)

کره شمالی یکی از منزوی‌ترین کشور‌های جهان است و روابطش با آمریکا همواره پرتنش بوده است. در دهه ۱۹۹۰، وقتی پیونگ‌یانگ برنامه هسته‌ای خود را گسترش داد، آمریکا به مذاکره روی آورد. چین به‌عنوان واسطه کلیدی، مذاکرات غیرمستقیم را تسهیل کرد که به «توافق چارچوب» در ۱۹۹۴ منجر شد. این توافق، هرچند موقت، نشان داد که مذاکره غیرمستقیم می‌تواند در کاهش تنش‌ها مؤثر باشد. بااین‌حال، شکست‌های بعدی در مذاکرات کره شمالی نشان می‌دهد که بدون اعتماد متقابل، این روش شکننده است.

اسرائیل و فلسطین (توافق اسلو، ۱۹۹۳)
یکی از معروف‌ترین نمونه‌های مذاکره غیرمستقیم، توافق اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین (PLO) است. در آن زمان، دو طرف یکدیگر را به‌رسمیت نمی‌شناختند و گفت‌وگوی مستقیم غیرممکن بود. نروژ، به‌عنوان کشوری بی‌طرف، مذاکرات محرمانه‌ای را در اسلو ترتیب داد. نمایندگان دو طرف در محیطی غیررسمی پیام‌ها را رد و بدل کردند و سرانجام به توافقی رسیدند که گام مهمی در فرآیند صلح بود. این نمونه نشان می‌دهد که انتخاب واسطه‌ای بی‌طرف و محیطی محرمانه می‌تواند مذاکرات را به موفقیت برساند.

روسیه و اوکراین (۲۰۲۲ تاکنون)

از زمان آغاز درگیری‌ها در اوکراین، مذاکرات بین مسکو و کی‌یف اغلب غیرمستقیم بوده است. ترکیه، به دلیل روابط خوب با هر دو طرف، نقش واسطه را ایفا کرده و مذاکراتی برای آتش‌بس، تبادل اسرا، و حتی صادرات غلات ترتیب داده است. این مذاکرات نشان می‌دهد که حتی در بحبوحه جنگ، گفت‌وگوی غیرمستقیم می‌تواند دستاورد‌های محدودی داشته باشد.

هند و پاکستان (دهه ۲۰۰۰)

هند و پاکستان، دو رقیب دیرینه، پس از حملات تروریستی مانند حمله به پارلمان هند در ۲۰۰۱، از مذاکره مستقیم پرهیز کردند. آمریکا و امارات به‌عنوان واسطه وارد عمل شدند و پیام‌هایی برای کاهش تنش منتقل کردند. این مذاکرات غیرمستقیم به جلوگیری از جنگ تمام‌عیار کمک کرد، هرچند روابط دو کشور همچنان پرتنش است.

ایران و عراق (جنگ ۱۹۸۰-۱۹۸۸)

در طول جنگ ایران و عراق، دو طرف به دلیل خصومت‌های عمیق از گفت‌وگوی مستقیم خودداری می‌کردند. الجزایر به‌عنوان واسطه، مذاکراتی را برای آتش‌بس ترتیب داد که به قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل در ۱۹۸۸ منجر شد.

مثال‌های کمتر شناخته‌شده
مذاکرات آفریقای جنوبی و نامیبیا در دهه ۱۹۸۰ برای استقلال نامیبیا نیز از طریق واسطه‌گری سازمان ملل انجام شد. همچنین، سوئد در سال‌های اخیر در یمن نقش واسطه را برای مذاکرات صلح بین حوثی‌ها و دولت یمن ایفا کرده است. این موارد نشان می‌دهد که مذاکره غیرمستقیم محدود به قدرت‌های بزرگ نیست و در بحران‌های محلی نیز کاربرد دارد.

 استراتژی آیت الله خامنه ای در سیاست خارجی

برای ارائه تحلیلی جامع از استراتژی‌های سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای از سال ۱۳۶۸ تاکنون بر اساس مطالعات و پایان‌نامه‌های دانشگاهی معتبر، ابتدا باید به چارچوب کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این دوره توجه کرد.

از زمان انتخاب آیت‌الله سید علی خامنه‌ای به‌عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران در خرداد ۱۳۶۸، سیاست خارجی ایران تحت تأثیر دیدگاه‌ها و استراتژی‌های ایشان شکل گرفته است. این دوره، که بیش از سه دهه را در بر می‌گیرد، شاهد تحولات مهمی در منطقه و جهان بوده است: از پایان جنگ سرد تا ظهور قدرت‌های جدید، از جنگ خلیج فارس تا بهار عربی، و از مذاکرات هسته‌ای تا تنش‌های منطقه‌ای. آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان تصمیم‌گیرنده نهایی سیاست‌های کلان نظام (طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی)، نقش محوری در تعیین جهت‌گیری سیاست خارجی داشته‌اند.

سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای ترکیبی از رئالیسم تدافعی و ایدئولوژی انقلابی است. برزگر و رضایی (۱۳۹۵) در مقاله‌ای با عنوان «راهبرد دفاعی ایران از منظر آیت‌الله خامنه‌ای» استدلال می‌کنند که ایشان سیاستی مبتنی بر افزایش امنیت نسبی دنبال می‌کنند

 چارچوب نظری سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای

مطالعات دانشگاهی، از جمله پژوهش‌های منتشرشده در مجلات علمی مانند فصلنامه مطالعات راهبردی و پژوهش‌های سیاست، نشان می‌دهند که سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای ترکیبی از رئالیسم تدافعی و ایدئولوژی انقلابی است. برزگر و رضایی (۱۳۹۵) در مقاله‌ای با عنوان «راهبرد دفاعی ایران از منظر آیت‌الله خامنه‌ای» استدلال می‌کنند که ایشان سیاستی مبتنی بر افزایش امنیت نسبی دنبال می‌کنند، نه صرفاً کسب قدرت مطلق. این رویکرد ریشه در چند اصل دارد:

حفظ استقلال ملی: آیت‌الله خامنه‌ای استقلال را به‌عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی مطرح کرده‌اند. این اصل، که در واکنش به تاریخ مداخلات خارجی در ایران (مانند کودتای ۲۸ مرداد) شکل گرفته، بر خودکفایی و مقاومت در برابر نفوذ غرب تأکید دارد.

حمایت از هویت اسلامی-انقلابی: طبق پژوهش میرچراغ‌خانی و معینی‌پور (۱۳۹۸)، ایشان سیاست خارجی را ابزاری برای تقویت هویت اسلامی و انقلابی ایران می‌دانند، که شامل حمایت از جنبش‌های مقاومت در منطقه است. اصل عزت، که در سخنان ایشان بار‌ها تکرار شده، به معنای اجتناب از هرگونه ذلت یا تسلیم در برابر قدرت‌های خارجی است. این اصل در مذاکره غیرمستقیم نیز نمود دارد، زیرا از مواجهه مستقیم با طرف‌هایی که به‌عنوان «دشمن» تلقی می‌شوند، جلوگیری می‌کند.

 استراتژی‌های اصلی سیاست خارجی آیت‌الله خامنه‌ای

بر اساس تحلیل منابع دانشگاهی و شواهد تاریخی، استراتژی‌های سیاست خارجی ایشان را می‌توان در شش محور کلیدی دسته‌بندی کرد:

 تقویت محور مقاومت

یکی از بارزترین استراتژی‌های آیت‌الله خامنه‌ای، حمایت از گروه‌ها و دولت‌های همسو با ایران در منطقه، موسوم به «محور مقاومت»، است. طبق پژوهش منتشرشده در فصلنامه مطالعات دفاع مقدس (حجازی، ۱۴۰۱)، این استراتژی با هدف افزایش عمق استراتژیک ایران و مقابله با نفوذ آمریکا و اسرائیل طراحی شده است.

این استراتژی با مذاکره غیرمستقیم ارتباط دارد، زیرا ایران برای مدیریت تنش‌ها با قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی (مانند آمریکا در عراق) از واسطه‌هایی مانند قطر یا ترکیه استفاده کرده است.

  دیپلماسی دفاعی و بازدارندگی
پژوهش یزدان‌فام (۱۳۸۶) و مقاله برزگر (۱۳۸۸) نشان می‌دهند که آیت‌الله خامنه‌ای راهبردی مبتنی بر دفاع آینده‌نگر دنبال می‌کنند، که شامل تقویت توان نظامی، توسعه برنامه موشکی، و ایجاد بازدارندگی در برابر تهدیدات خارجی است.

 توسعه موشک‌های بالستیک با برد بلند (مانند سجیل و خرمشهر) برای ایجاد بازدارندگی در برابر اسرائیل و آمریکا. استفاده از گروه‌هایی مانند حشدالشعبی در عراق برای مقابله غیرمستقیم با تهدیدات مثال دیگری از این مساله است.

مذاکره غیرمستقیم در این استراتژی نقش مهمی دارد، زیرا به ایران اجازه می‌دهد بدون درگیری مستقیم، از طریق واسطه‌ها پیام‌های بازدارنده به طرف مقابل منتقل کند (مانند مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در بغداد، ۲۰۲۰).

 نگاه به شرق

یکی از استراتژی‌های کلیدی نظام که در دهه‌های اخیر پررنگ‌تر شده، چرخش به سمت شرق (روسیه، چین، و هند) برای کاهش وابستگی به غرب است. طبق تحلیل ولایتی در وب‌سایت ۲۴، این رویکرد با هدف ایجاد توازن در برابر تحریم‌های غربی دنبال می‌شود. توافق ۲۵ ساله با چین و امضای سند همکاری جامع در ۲۰۲۱ برای تقویت روابط اقتصادی و نظامی و همکاری با روسیه در  مشارکت در بحران سوریه و خرید تسلیحات (مانند اس-۳۰۰) و دیدارهای مهم بین رهبران ایران و روسیه از جمله این رویکردها است.

روابط با هند هم یکی از رویکردهای اصلی سیاست خارجی ایران در سالهای اخیراست، توسعه بندر چابهار به‌عنوان جایگزینی برای بنادر خلیج فارس از این مثال ها است.

   مذاکره غیرمستقیم به‌عنوان تاکتیک محوری
مطالعات دانشگاهی، مانند پایان‌نامه‌های موجود در دانشگاه تهران، نشان می‌دهند که مذاکره غیرمستقیم یکی از ابزار‌های اصلی دیپلماسی ایران تحت رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بوده است.

  مقاومت در برابر تحریم‌ها
آیت‌الله خامنه‌ای استراتژی «اقتصاد مقاومتی» را برای مقابله با تحریم‌های غرب مطرح کرده‌اند. طبق پژوهش کبیری (۱۳۸۱)، این رویکرد بر خودکفایی اقتصادی، تنوع‌بخشی به شرکای تجاری، و کاهش وابستگی به نفت متمرکز است.

 دیپلماسی عمومی و گفتمان‌سازی
پژوهش جاودانی‌مقدم (۱۳۹۳) نشان می‌دهد که آیت‌الله خامنه‌ای از دیپلماسی عمومی برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی استفاده کرده‌اند. این شامل سخنرانی‌ها، نامه‌ها (مانند نامه به جوانان غرب، وب‌سایت ۱۶)، و حمایت از رسانه‌های بین‌المللی (مانند پرس‌تی‌وی) است.

سجاد دهقانی

منابع:

برزگر، کیهان و رضایی، مسعود (۱۳۹۵). «راهبرد دفاعی ایران از منظر آیت‌الله خامنه‌ای». فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره ۷۴.
میرچراغ‌خانی، حسین و معینی‌پور، مسعود (۱۳۹۸). «نظام معرفت‌شناسی آیت‌الله خامنه‌ای در تحلیل مسائل اجتماعی-سیاسی». پژوهش‌های راهبردی سیاست، ۸ (۲۸).
حجازی، سید امین (۱۴۰۱). «نقش آیت‌الله خامنه‌ای در دفاع مقدس». فصلنامه مطالعات دفاع مقدس، ۸ (۲).
جاودانی‌مقدم، مهدی (۱۳۹۳). «کاربست رهیافت گفتمان در تبیین سیاست خارجی». مطالعات انقلاب اسلامی، شماره ۳۸.
اطلاعات تکمیلی از منابع دیگر (وب‌سایت‌های ۳، ۶، ۹، ۱۶، ۲۴).

برچسب ها : ،

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.